یه مهمون عزیز!
اقاسامیار یا بقول خودش (من ساماهستم) امروز مهمون مابود
سامیار خیلی خوشحالمون کردی که اومدی پیشمون
خیلی وقت بود ندیده بودمت وخیلی دلمون برات تنگ شده بود
پرهام منم هم خیلی از سامیار خوشش اومده بود یجورایی
دوتایی اتش سوزوندن
اینم چند تا عکس از عزیز عمه که قبلا ازش داشتم
عمه واسه خودت الان مردی شدی دیگه !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی