نصف عمرم کردی مامانی!

1391/11/3 14:36

2,247 بازدید

اشتراک گذاری

چند روز تب بالا کار دستمون داد نو بیمارستان بستری شدی

برای اون خندت بمیرم که حتی وقتی دردم داری تا گوشی میبینی میخندی

تو دیگه تو گوشی دنبال چی میگردی وبامید چی نگاش میکینی!

اومدن شمارا سوراخ کردن ورفتن میگم سوراخ چون نمیتونستن برای ازمایش ازت خون بگیرن!

اومدیم خونه وشمارو حموم بردم وتابرم بخاریرو کم کنم بیام دیدم رو زیر انداز خوابت برد برات بیمرم که تو این چند روز سوراخ سوراخ شدی تب داشتی ودرد کشیدی

ترسیده بودم خیلیم ترسیده بودم پرهام میدونی که مامانی خیلی بهت احتیاج داره وبجز تو و.... کسیرونداره ولی نه فقط ترو داره پس مامان همیشه مواظب خودت باش عمرم !من میمیرم اگه یچیزیتون بشه!

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (42)

طراح بنر
3 بهمن 91 14:49

سلام وبلاگ خوب دارین موفق باشید طراحی وب سایت اینتر فیس قالب و بنر لوگو ارم ونشان با کمترین قیمت در کمترین زمان سری هم ب وبلاگ ما بزنید ونظرات خود ودرخواست خود رابزارید انواع قالب وبلاگها قالب کودک وشکلکهای کودکانه تم تولد شکلکهای جورواجور در صورت درخواست تبادل لینک اطلاع دهید موفق وپیروز باشید

Elahe
3 بهمن 91 16:31

سلام. خوبین؟ حال پرهام خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دلم ریخت وقتی سرم رو دیدم که به دست پرهام وصله... آخه من تحمل اینو ندارم که ببینم بقیه اذیت میشن مخصوصا بچه ها... امیدوارم زود زود حالش خوب شه خدا بزرگ و مهربونه

سمانه مامان ستایش
3 بهمن 91 17:14

سلام مامان پرهام.اتفاقی اومدم وبتون و این پست رو دیدم،خیلی ناراحت شدم،هم برای پرهام کوچولو و دردایی که کشیده و هم برای شما که میدونم روزای سختی رو گذروندین. امیدوارم دیگه این روزای سخت براتون تکرار نشن و از خدا میخوام پرهام و همه کوچولوها همیشه سالم باشن

مامان علي
3 بهمن 91 17:59

اي جانم كوچولوي ناز

عكساتو ديدم خيلي ناراحت شدم بيشتر مواظب خودت باش

يه رگ گرفتنم بلد نيستن پدر ادمو درميارن مامان پرهام كوچولو ديگه نگران نباش پسرت ماشالله مرديه واسه خودش

مامان بردیا
3 بهمن 91 18:25

بمیرم براش.....جانممممممم......خدا کنه دیگه هیچ وقت مریض نشی عروسک

Elahe
3 بهمن 91 18:55

خدا رو شکر که حالش خوبه

شهناز(مامان آيلين)
4 بهمن 91 1:47

الهي بميرم واسه پرهام كوچولو دلم ريش شد وقتي ديدم خدا رو شكر كه خوبه حالش آيلين هم از ديروز تب داره و تبش پايين نيومده هر كاري كرديم.ميگن ويروسه دعا كنين براش.

مامان یاسمن ومحمد پارسا
4 بهمن 91 9:46

بمیرم چقدر اذیت شده خدارا شکر که حالا حالش بهتره ایشالاه بهترترم میشه

بابای مهتا
4 بهمن 91 12:05

سلام وقت زیباتون بخیر آخی چی شده؟ خدا بد نده... ایشالا که زود زود زود دلتون شاد بشه و عزیز زیباتون عافیت و سلامتی رو به دست میاره.. توکلتون فقط به خدا باشه و بس... ممنون از اون گل زیباتون که به مهتای من هدیه دادید...

مامان پوريا پهلووون كوچولو
4 بهمن 91 15:07

انشاالله بزودي سلامتيشو بدست مياره توكلت بخدا باشه

دخملیـــــــــــــ شکلکـــــــــــــ...☀
4 بهمن 91 15:59

وااااااااااااااااااااااااایی الهی ....................

مو رو تنم سیخ میشه یه بچه ای رو رو تخت بیمارستان میبینم

چی کشیدی تو مادر

مامان علیرضا
4 بهمن 91 16:00

عزیزم با دیدن عکسها اشک تو چشمم جمع شد فقط میت.نم بگم خداراشکر که به خیز گذشت، حال شما رو فقط مامانها میفهمن و بس خدا نگهدارش باشه بعدا بیا و بگو چرا اینطوری شد یکدفعه؟! تب چرا؟!

fariba
4 بهمن 91 16:35

الهی بمیرم.چقدر بچه رو اذیت کردن.بلد نیستن رگ بگیرن که.بخدا گریم گرفت برای پرهام کوچولو.میفهمم چقدر سختی کشیدی مامانی.خسته نباشی.خدارو شکر که پرهام جون خوب شد.انشالا دیگه رنگ بیمارستان رو نبینید.بوس.شرمنده بابت تاخیر.

عموی محیط بان
4 بهمن 91 22:23

سلام ناراحت نباشید زودی زود پرهام جون خوب میشه خدایا به حق حضرت زهرا پرهام مارو خوبش کن که مامانیش ناراحته . الهی آمین

ناز داداش
5 بهمن 91 0:06

اخی من فدای تو بشم جان عزیزم. فدای اون سرم دستت بشم من...

مریم مامان محمد مانی
5 بهمن 91 14:10

واییییییییییییییی الهی بمیرم نمی دونی چه حالی شدم این عکسها را دیدم خدارا شکر که خوب شده......... انشالله سلامت باشه و خدا همه عزیزات را برات نگه داره گلم.

زهرا
5 بهمن 91 14:12

وای چقد ناراحت شدم پرهام تو این وضعیت دیدم ایشاا.. هیچ وقت هیچ وقت مریض نشه .

مامان حسنا
5 بهمن 91 14:35

عزیزم با تبادل لینک موافقی؟

متین من
5 بهمن 91 15:55

آخی عزیزم ایشالا که زودزود خوب بشه بخدا خیلی ناراحت شدم عکسهاشو که بستری بود دیدم قلبم به درد اومد متین من هم یک بار تب داشت بستری شد تابستان بود من واقعازجرکشیدم درکت میکنم

مامان ارتیمان
6 بهمن 91 15:49

عزیزم امیدوارم زودتر حالش خوب بشه مواظب پسر گلت باش واقعا ناراحت شدم

مرضيه (مهدي جان مامان)
7 بهمن 91 9:50

خدا ر اشكر كه به خير گذشت. خيلي ناراحت شدم كه پرهام جون رو در اين حالت ديدم. ميدونم كه چقدر اذيت شدي. الهي ديگه چنين روزايي براتون پيش نياد

مرضيه (مهدي جان مامان)
7 بهمن 91 9:52

خدا را شكر كه به خير گذشت خيلي ناراحت شدم كه پرهام جون رو در اين حالت ديدم. الهي ديگه چنين روزايي براتون پيش نياد. ميدونم كه چقدر اذيت شديد

مامان سارا
7 بهمن 91 10:39

الهی خاله بمیره پرهام عزیزم ، دلم ریش شد اینطوری دیدمت نازنینم

الهی همیشه سلامت باشی گل نازم . الهی فدات بشم که به دستت آنژوکت وصل کردن

خیلی از دیدن این عکسا اعصابم بهم ریخت

مامان آرشيدا قند عسل
7 بهمن 91 13:18

بلا دور باشه ازت گلم اميدوارم هميشه صحيح و سالم باشي و شاداب.

مامان نسترن
7 بهمن 91 14:20

امیدوارم زودتر خوب بشی عزیزم

مامان فاطمه
7 بهمن 91 15:03

عزیز دلم . انشاالله که خوب خوب شده باشی.دیگه پات به اینجا ها باز نشه.

مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
8 بهمن 91 1:23

وااااای عزیزم انشاا... هیچوقت مریض نبینیمت دلم کباب شد

مامانی چیییی کشیدی این مدت عکساش خیلی ناراحت کننده اس

مامان آرتین
14 بهمن 91 9:04

عزیز دلم ایشالله که دیگه هیچ وقت مریض نشی. خاله قربونت بره. دلم کباب شد عکساشو دیدیم. میبوسمت نازگلکم

مامان ستایش و ساجده
14 بهمن 91 12:20

سلام ممنونم از حضورتون الهی فدا فدا بشم مریض شدی امیدوارم دیگه سرحال و خوب شده باشی حتما همینطوره

مامان دیانا و مصطفی
15 بهمن 91 18:24

سلام گلم ماشالله هزار ماشالله چه بچه خوشگلی خدا نی نی تو واسط نگه داره من هفته بعد میخوام برم از بانه لباس بچه بیارم واسه فروش اونجا جنساش چینیه و خیلی ارزونتر از اینجاست اومدم سریع میفروشم چون خیلیا سفارش دادن شما هم اگه دوست داری بیا وبلاگمو ببین شمارم اونجاست اگه مایلی بعد اومدنم بهتون خبر بدم برید لباسارو ببینید بهم اس بدین یا شماره بزارین خبرتون میکنم ممنونم از لطفتون اجناس دسته دوم خودم رو تو وبلاگ ببینید بوس بوس

نازنین(مامان پارمین)
16 بهمن 91 0:05

الهی بگردم برات عزیزم اعصابم خرد شد اینا رو دیدم ایشالله دیگه هیچ وقت نه تو نه نی نی های دیگه این روزو نبینید گلم .

مامان مينا
17 بهمن 91 17:04

عزيز دلم الاهى بميرم تحمل اين قسمتو ندارم ايشالا كه خوب شده باشى تازه اين عكس ديدم خيلى ناراحت شدم اخه بسر منم 4 ماهش بود تو بيمارستان بسترى شده بود واقعا دركتون ميكنم

متین مامان مانی
19 بهمن 91 13:16

سلام خیلی ناراحت شدم میدونم واقعا سخته چون پسر منم 5 روز تو بیمارستان بود امیدوارم دیگه هیچ وقت مریض نشه پرهام جون

فسقلی مامان وبابا
20 بهمن 91 14:35

سلام مگه پرهام چیکارش بود

مامان کیان کوچولو
26 بهمن 91 20:32

خداروشکر که حالش بهتره ..

زینب مامان فرشته آسمونی امیرعباس
1 اسفند 91 0:23

سلام عزیزم انشالله پسر نازت همیشه سالم و شاد کنارت باشه از روی دسبند بیمارستان متوجه شدم شمالی هستی درسته ؟ آخه هم بیمارستان آریا بود هم دکتر کدیور

منم باهوشما

خواستم بگم همشهری خوشحال شدم اومدم وبتو دیدم انشالله خدا همیشه بهترین لحظه های ناب زندگی و برات رقم بزنه

مامان شایلین
1 اسفند 91 13:46

وای خدای من پرهام نازنین چش شده بود؟ دلم کباب میشه اینجور صحنه ها رو ببینم. الهی شکر که الان حالش خوبه. عزیزم خیلی مراقبت دردونه ات باش. خدا حفظش کنه

خاله راحله مامان ملیکا
12 اسفند 91 2:08

پرهامم عکسهاتو دیدم نتونستم گریه نکنم. الهی خاله بمیرم. الهی دیگه هرگز مریض نشی.

مامان زهرا
1 اردیبهشت 92 3:55

وای دیگه طاقت ندارم

مامان زهرا
1 اردیبهشت 92 23:38

مامان پرهام
21 اردیبهشت 92 23:28

سلام عزیزم خوبی ؟ من چون تازه دارم وبتون را میبینم این پست مال قدیمه .
نفهمیدی اسم این ویروس چی بود؟
از من به تو نصیحت اگر دیدی بچه تب کرده هیج وقت تحت هیچ شرایطی بیمارستان نرو اول به دکترش مراجعه کن بعد برو بیمارستان
اگر دکترش نبود و مجبور شدین پیش متخصص کودک برید و بازم تحت بستری کردن نرید . آخه تب کردن بیمارستان نمیخواد که ....
الهی بمیرم نذار غریبه ها بوسش کنن یا تو مکان های شلوغ مثل عروسی های غیر ضروری نرو

نمیدونم چی بود میگفتن پونومونی
ولی اونم نبود خودشون نفهمیدن ! تبش بند اومد مرخص شد
ممنون از راهنماییت

ویدا
22 تیر 92 14:54

سلام عزیزم فدات بشم بمیرم برات انشاالاه هر چه زود تر حالش خوب میشه.

سخت اما شدنی؟!!(پرهام)

نصف عمرم کردی مامانی!

نظرات (42)

مطلب بعدی

مطلب قبلی